خلاصه ای از سلسله هخامنشیان
پنجشنبه 2 اسفند 1403

تبلیغات

تبليغات مای پناهگاه

تبليغات

خلاصه ای از سلسله هخامنشیان

فرهنگ و تاریخ ایران



كوروش بزرگ:(529-559ق.م)

موسس سلسله هخامنشي كوروش دوم است كه در سال 550 ق.م بر ايختوويگو ( احتمالا پدربزرگ مادري اش) خروج كرد و همدان را تسخير نمود سلسله مادها را برانداخت .آنگه به گسترش امپراطوري خود پرداخت.او به ليديه به بابل و... لشكر كشيد. وي در پاسارگاد با مرگ طبيعي مرد (بعضی معتقدند او در جنگ با طايفه اي از سكاها كشته شد)جنازه وي در پاسارگاد در مقبره اي كه تا به امروز پا برجا مانده دفن شده است. وي سرداري بزرگ ، سخي و نيكخواه بود و اين خردمندي را داشت كه در وضعيت موسسات حكومتي هر يك از دولتهای زير فرمان خود تغيير ندهد .وي به هر كجا كه لشكر كشيد خدايان مذاهب مختلف را به رسميت شناخت و تصديق كرد و همواره خود را جانشين قانوني حاكم بومي معرفي كرد(منشور حقوق بشر او که بر استوانه ای سنگی بجا مانده است اولین منشور حقوق بشر بوده و سازمان ملل آن را به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه و به تمام نمایندگی های خود فرستاده است) . وي بعضي اقوام از جمله یهودیان را از اسارت و بندگي آزاد كرد . به استناد قرائن و شواهد خیلی قوی کورش همان ذوالقرنین معروف بوده است که در قران از او به عنوان پادشاهی دادگستر نام برده شده است .او بنيان گذار اولين امپراطوري بزرگ جهان بود .حدود ايران در اواخر سلطنت وي: از شرق:رود سند ،از غرب تنگه داردانل و مديترانه ،از شمال قفقاز ، درياي خزر و رود سيحون واز جنوب خليج فارس ، درياي عمان و شبه جزيره عربستان بوده است .

كمبوجيه:(529-522ف.م)

پسر ارشد كوروش كبير پس از وي حكومت را در دست گرفت و جهانگشايي پدر را دنبال كرد . خشایار دولت مصر را با تاريخ سه هزار سال ثبات و سلطنت 26 سلسله پادشاهي منقرض كرد .گفته می شود او از پدر تمام خصوصیات نیک را به ارث نبرده بود و برادر محبوب خود برديا را قبل از حمله به بابل (babel ) از ترس در دست گرفتن حکومت در غیاب او ، در نهان به قتل رسانيد .(در زمان حمله وی به بابل یکی از مغ های که از مرگ بردیا در خفا مطلع بود خود را به دروغ بردیا معرفی کرد وبا ترفندهایی از جمله بخشش سه ساله مالیات قصد حکومت بر ایران را داشت که در نهایت توسط داریوش کبیر کشته شد) . وي به دليل ماجراي بردياي دروغين به سوی ايران بازگشت و در راه بازگشت در گذشت

داريوش كبير:(486-521ق.م)

به علت مرگ كمبوجيه و ماجراي بردياي دروغين ايران دچار آشوب شد داریوش که از نزدیکان کمبوجیه واز فرماندهان نظامی (نیزه دار مخصوص شاه) و مردی با هوش ، توانمند و بازکاوت از خانواده هخامنشیان بود پس از او به سلطنت رسيد . او آشوب ها را با اقتدار كامل سركوب نمود (در کتبه معروف بیستون ، او 9 نفر آشوبگران مدعی حکومت و مغ گئومات (بردیای دروغین) را به اسارت کشیده است ) او به فتوحات مختلف پرداخت به گونه ای که در زمان او 25 کشور جزو ایران بودند (نمایندگان این اقوام در پلکان های ورودی آپادانا بطور دقیق با نوع پوشش مشخصه هر قوم و نوع هدایای آن سرزمین ها حجاری گریده است . او دولت بزرگ ايران را از نو بنياد نهاد ، دیوانسالاری بسیار قوی و سازمان منظم و محکم حکومتی ، شیوهای نوین اداره کشور و بسیاری از نظامهای بنیادین حکومت ازجمله پرداخت های دقیق حقوق و تامین اجتماعی ، سرشماری نفوس و دارایی ها ، مالیات مشخص ، نظارت و بازرسی مجدد در نظام اداری ، بایگانی وکنترل دقیق امور دفتر و ... و از همه مهمتر رعایت اخلاق و انصاف در حکومت (به استناد وصیت نامه معروف او به خشایارشا)در این دوره بنیان نهاده شد به گونه اي كه در سلسله هاي بعدي تا زمان ساسانيان اصول حكمراني او با اندكي تغيير اجرا مي شد . با وجود بي لياقتي حاكمان بعد از او اين سلسله 200 سال پا بر جا ماند . اتمام قصر های پاسارگاد (یادگار کورش) و ساخت قصرهای بی نظیر و شاهکار در شوش و پارسه (تخت جمشید یا پرسپولیس) توسط او انجام شد ازجمله این کاخها تالار با شکوه آپادانا و کاخ اختصاصی داریوش (تالار آیینه ) در تخت جمشید بود .

خشايار اول:(465-486ق.م)

فرزند داريوش و از طرف مادري نوه كوروش كبير. اوبعد از سركوبي شورشيان مصر به بابل لشكر كشيد و با خرابي هاي حاصل از اين نبرد ديگر بابل كمر راست نكرد . او به جنگ با يونانيان پرداخت، در نبرد زمینی ترموپیل ونبرد دریایی آرتمیزیون پيروزي شد، آتن و آكروپوليس را تصرف کرد. ولي در نبرد دريايي در سالامين شكست خورد و سال بعد نيروي زميني ايران نيز در پلاته شكست خورد (هرچند که عده زیادی به تعادل دوطرف در جنگ های اخیر معتقدند و قائل به عقب نشینی ایرانیان هستند و اين آخرين سري جنگ هاي ايران و يونان بود خشايارشا بعد از آن ديگر به جنگي دست نزد..او بنای کاخهای تخت جمشید را توسعه بخشید و دروازه ملل ، کاخ صد ستون و کاخ اختصاصی خود را در تخت جمشید ساخت .تا پایان حکومت داریوش و خشایار دوبار خزانه تخت جمشید گسترش پیدا کرد تا توان ذخیره کافی را پیدا کند ! .

جانشينان خشايار شا:

اردشير اول يا اردشير دراز دست پسر خشايار

خشايار دوم پسر اردشير اول

داريوش دوم پسر اردشير اول

اردشير دوم پسر داريوش دوم

اردشيرسوم پسر اردشير دوم

ارشك پسر اردشيرسوم

داريوش سوم نوه داريوش دوم

پس از خشايارشا کم کم حكومت رو به ضعف نهاد تا زمان داريوش سوم كه ياراي مقابله با اسكند را نداشت .اسكندر در سال 331 ق.م با کمک مقدونیه ایها و یونانیان وي را شكست داد و داريوش متواري گشت و بدست ساتراپ با ختر در نزديكي دامغان كشته شد . اسكندر پس از تصرف بابل و شوش كاخ هاي پارسه را تصرف کرد و به دلیل احساس حقارتی که نسبت به آن همه شکوه داشت آنجا را به شیوه وحشیانه ای غارت کرده و به آتش كشيد (هر چند مورخان غربی برای سرپوش گذاردن به این وحشیگری به توجیه آن برآمده و گناه را به گردن زنی انداخته یا تلافي آتش سوزي آتن را مطرح کرده اند متاسفانه بیشتر نگارش تاریخی توسط ایشان انجام پذیرفته است و صد البته اغراق یا ملاحظه کاری جزو آن بوده است). به نقل از مورخان در تخت جمشید بیش از 120000 سکه ی طلا و نقره ، ظروف و مجسمه های بسیار ناب ، اثاث گرانقیمت ، نیمکتهای زرین ، لباسها وفرشهای ارغوانی گرانبها و....نگهداری می شده که در نهایت با حمله ی اسکندر همه ی این اشیاء یا به غارت رفت یا طعمه ی حریق شد . اسکندر وقتی که وارد تخت جمشید شد و این همه شکوه و ثروت را دید دستور داد که هر چیز را که می توانند با خود ببرند و هر چیز را که نمی توانند نابود سازند . به نوشته ی مورخین باستان ثروت تخت جمشید با 10000جفت اسب وقاطر و 5000 جفت شتر حمل و غارت شد . بعد از انتقال ثروت تخت جمشید اسکندردستورداد که تخت جمشید را به آتش بکشند.بگفته مورخین باستان تخت جمشید ۳شبانه روز در آتش می سوخت وچهل شبانه روز از آن دود بر میخواست .




مشاهده پست مشابه : ویدئو کلیپ «ماهیا» با صدای «محمد اصفهانی» و کارگردانی «برادران بوشهری»



صفحات سایت

قالب رایگان وبلاگ

قالب رایگان وبلاگ

قالب رایگان وبلاگ

اسلایدر
تبلیغات متنی
(ارسال سفارش)